نوشته شده توسط : فریبا

     محبت شديدي كه صادقانه به تو ابراز ميكردم دروغ و بي اساس بود و در حقيقت نفرت من نسبت به تو  روز به روز بيشتر مي شود و هر چه بيشتر تو را مي شناسم به پستي و دورويي تو بيشتر پي ميبرم و اين احساس در قلب من قوت ميگيرد كه بالاخره روزي بايد از هم جدا شويم و ديگر من به هيچ وجه مايل نيستم كه شريك زندگي تو باشم و اگرچه عمر دوستي ما همچون عمر گلهاي بهار كوتاه بود اما توانستم به طبيعت پست و فرومايه تو پي ببرم و بسياري از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم اين خودخواهي ، حسادت و تنگ نظري تو را هيچ كس نميتواند تحمل كند و با اين وضع اگر ازدواج ما سر بگيرد ، تمام عمر را به پشيماني و ندامت خواهيم گذراند . بنابراين با جدايي ازهم خوشبخت خواهيم بود و اين را هم بدان كه از زدن اين حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش اين مطالب را از روي عمق احساسم مينويسم و چقدر برايم ناراحت كننده است اگر باز بخواهي در صدد دوستي با من برآيي . بنابراين از تو ميخواهم كه جواب مرا ندهي . چون حرفهاي تو تمامش دروغ و تظاهر است و به هيچ وجه نميتوان گفت كه داراي كمترين عواطف ، احساسات و حرارت است و به همين سبب تصميم گرفتم براي هميشه تو و يادگار تلخ عشقت را فراموش كنم و نمی توانم قانع شوم كه تو را دوست داشته باشم و شريك زندگي تو باشم .




:: موضوعات مرتبط: مطالب جالب , ,
:: برچسب‌ها: روز والنتاین , نامه جالب ,
:: بازدید از این مطلب : 393
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: